حکم تزریقات پزشکی (آمپول و سرم) در حال روزه داری
*خلاصه نظرات مراجع تقلید فعلی:
مقلدین آیت الله ای: تزریق دارویی عضلانی و هر نوع بی حسی جایز است، اما دارویی وریدی و نیز غذایی و تقویتی بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.
مقلدین آیت الله مکارم شیرازی: فقط انواع تزریقات عضلانی جایز است.
مقلدین آیات عظام سیستانی، صافی و نوری همدانی: کلیه تزریقات پزشکی در حال روزه داری جایز است.
مقلدین آیت الله وحید خراسانی: تزریق انواع آمپول جایز است، اما سرم غذایی بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.
مقلدین آیت الله شبیری زنجانی: فقط تزریق دارویی و بی حسی جایز است.برای مشاهده سایز بزرگتر بر روی تصویر کلیک نمایید.
ادامه مطلب❓مرجع تقلید بانک کیست؟
آیت الله مکارم شیرازی اخیرا فرموده اند:
"معتقدیم قرضالحسنه کارمزد و بانک هم مخارج دارد و گفتیم تا ۴ درصد سود به دلیل مخارج بانک مشروع است؛ اما غیر از آن درست نیست و ربا است.
بعضی بانکها قرضالحسنه ۲۸ درصدی میدهند، یعنی چه؟! نام رباخواری را به دروغ، قرضالحسنه میگذارند که درست نیست.
گفتیم ۴ درصد در کل زمان، اما آنها غیر از این تفسیر میکنند و میگویند ۴ درصد در هر سال.
نباید با شگردهایی قانون را دور زد و مسائل را مخفی کرد. این درست نیست، صادقانه با مردم رفتار کنیم. قرضالحسنه، قرضالحسنه است.
fna.ir/bm31h6
اما چند نکته:
درباره دریافت کارمزد(مزد انجام کار) بابت مخارج بانک در وام قرض الحسنه، دیدگاههای مختلفی بین مراجع معظم تقلید وجود دارد:
الف) از نظر آیت الله مکارم، دریافت کارمزد با شیوه 4 درصد سالیانه ربا هست، اما 4 درصد مبلغ وام اشکالی ندارد.
ب) بعضی مراجع دیگر، تنها در مورد اصل جواز دریافت کارمزد نظر داده اند و درباره شیوه اجرایی آن شرط خاصی نگذاشته اند و لذا طبیعتا دریافت کارمزد به شیوه 4 درصد سالیانه را جایز می دانند(البته به شرطی که این میزان، واقعا مزد عملیات بانکی باشد)
ج) بعضی مراجع دیگر، بر خلاف دو گروه اول، اصلا هر نوع گرفتن کارمزد در قرض الحسنه، حتی به مقدار 4 درصد کل وام را جایز نمی دانند.
کاری که بانکها امروز انجام می دهند طبق مصوبه شورای پول و اعتبار است که تاکنون در این سالها، این مصوبه توسط شورای نگهبان غیرشرعی اعلام نشده است.
حال، به نظر شما بانک طبق نظر کدام مرجع تقلید عمل کند تا به او در این زمینه، رباخوار نگویند؟!
اگر بانک، طبق نظر آیت الله مکارم شیوه اش را عوض کرد، ممکن نیست که گروه سوم همچنان او را رباخوار بدانند؟!
به نظر می رسد مرجع تقلید بانک، شورای نگهبان و قوانین و آیین نامه های مصوب هست و عملیات بانکی را باید مطابق با این مرجع تقلید، مورد بررسی قرار داد.
و تا کنون که شورای نگهبان، شیوه 4 درصد سالیانه برای کارمزد رو غیر شرعی اعلام نکرده است، نمیتوانیم به خاطر این شیوه، بانک را رباخوار اعلام کنیم.
بله البته، مقلدین آیت الله مکارم نباید از این بانک با این شیوه دریافت کارمزد، قرض الحسنه بگیرند، اما این دلیل نمی شود که بانک، رباخوار باشد.
آیا اگر فلان روز، طبق نظر آیت الله مکارم، برای مقلدین ایشان اول ماه رمضان بود و روزه گرفتند و برای مقلدین یک مرجع دیگر، آخر شعبان بود و روزه نگرفتند، می توان به دسته دوم گفت: روزه خوار ؟!
البته ممکن است کسی بگوید: کارمزد 4 درصد سالیانه، بیشتر از هزینه های واقعی بانک می باشد؛ اما این، یک بحث دیگر غیر از اشکال حضرت آیت الله مکارم است و در جای خود قابل بحث می باشد و در مورد خود عدد 4 درصد در نظر ایشان هم همین بحث مطرح است.
راه ارتباطی در همه پیام رسانها:
عضویت در کانال: @BahramianGh
ارتباط با بنده: @bahramian_gh
✅ آیا ابراز نظری مخالف نظر رهبری یا انتقاد از ایشان، مخالفت با ولایت فقیه است؟
دیدگاه خود مقام معظم رهبری در این زمینه نشان می دهد افق نگاه ایشان بسیار متفاوت و بالاتر است نسبت به برخوردهای سلیقه ای و احساسی بعضی از مدافعان ایشان:
مخالف بنده حرف زدن اصلاً نه مؤاخذه دارد، نه جرم است؛ من خودم بارها گفتهام؛» (دیدار با دانشجویان - 12/4/95)
بعضی ها نظرات کارشناسی میدهند، با نظر رهبری مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست؛ دیگر از این واضحتر؟!
کار کارشناسی، کار علمی، کار دقیق به هر نتیجهای که برسد، آن نتیجه برای کسی که آن کار علمی را قبول دارد، معتبر است؛ به هیچ وجه مخالفت با ولایت فقیه و نظام هم نیست. البته گاهی اوقات میشود که این حقیر خودش در یک زمینهای کارشناس است؛ بالاخره ما هم در یک بخشهائی یک مختصر کارشناسی ای داریم؛ این نظر کارشناسی ممکن است در مقابل یک نظر کارشناسی دیگر قرار بگیرد؛ خیلی خوب، دو تا نظر است دیگر؛ کسانی که میخواهند انتخاب کنند، انتخاب کنند. . به هر حال هیچگاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدائی از رهبری و ولایت و این حرفها به حساب نمیآید و نباید بیاید.» (دیدار با دانشجویان-16/5/91)
اینی هم که گفتند از رهبری انتقاد نمیکنند، شما بروید بگوئید انتقاد کنند. ما که نگفتیم از ما کسی انتقاد نکند؛ ما که حرفی نداریم. من از انتقاد استقبال میکنم. البته انتقاد هم میکنند. دیگر حالا جای توضیحش نیست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نیست؛ بنده هم میگیرم، دریافت میکنم و انتقادها را میفهمم.»(دیدار با نخبگان-6/8/88)
امام ماها را توصیه میکردند به این که مغرور نشویم، خودمان را بالاتر از مردم و بالاتر از انتقاد ندانیم، بیعیب ندانیم.
همهی مسئولین طراز اول کشور این را از امام شنیده بودند که بایستی آماده باشیم؛ اگر چنانچه از ما عیب گرفتند، نگوئیم ما بالاتر از اینیم که عیب داشته باشیم، بالاتر از اینیم که به ما انتقادی وارد باشد. خود امام هم همین جور بود. ایشان، هم در نوشتههای خود - بخصوص در اواخر عمر شریفش - هم در اظهارات خود، بارها گفت من در فلان قضیه اشتباه کردم. اقرار کرد به این که در فلان قضیه خطا کرده است؛ این خیلی عظمت لازم دارد. روح یک انسانی باید بزرگ باشد که بتواند یک چنین حرکتی را انجام دهد؛ خودش را منسوب کند به اشتباه و خطا.»(سالگرد رحلت امام-14/3/90)
بنده نمیفهمم معنای ذوب در ولایت را. ذوب در ولایت یعنی چه؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است.
روزی که شهید صدر گفت در امام خمینی ذوب شوید؛ همچنانکه او در اسلام ذوب شده است»، تنها شاخص صحت راه، شخص امام بود؛ نه قانون اساسی بود، نه جمهوری اسلامی بود، نه نظامی بود، نه دستگاهی بود. در صحنهی آشفتهی هوی ها و جریانها و خطوط مختلف، یک قامتِ برافراشته و یک علمِ سرافراز وجود داشت و او امام بود؛ شهید صدر میگفت در او ذوب شوید. راست هم میگفت؛ ذوب در امام، ذوب در اسلام بود.
امروز اینطوری نیست. ذوب در رهبری، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبری مگر کیست؟ رهبری هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبری در سایهی این است که او ذوب در اسلام و ذوب در همین هدفها بشود؛ پایش را یک قدم کج بگذارد، ساقط میشود. هیچکس در شخص و در جهت ذوب نمیشود؛ در آن هدفها و در اسلام باید ذوب شد» (دیدار با نمایندگان مجلس-27/3/83)
هرکسی را به صِرف اینکه با فکر شما بهطورکامل انطباق ندارد متّهم به انقلابی نبودن نکنید. ممکن است کسی صددرصد با فکر شما منطبق نباشد، یک اختلافاتی داشته باشد، پنجاه درصد مثلاً منطبق باشد امّا انقلابی باشد؛ . انقلابیگری هم مثل ایمان است و مراتبی دارد؛ بله، بعضی از مراتبش بالاتر است و بهتر است، بعضی مراتبش پایینتر است امّا همه مؤمنند، حساب مؤمن با غیر مؤمن فرق میکند، با منافق فرق میکند ولو درجاتشان درجات یکسانی نباشد.» (دیدار با دانشجویان - 12/4/95)
مراقب باشید، مواظب باشید، نمیشود هر کسی را بمجرد یک خطائی یا اشتباهی گفت منافق ؛ نمیشود هر کسی را بمجرد اینکه یک کلمه حرفی برخلاف آنچه که من و شما فکر میکنیم، زد، بگوئیم آقا این ضد ولایت فقیه است. در تشخیصها خیلی باید مراقبت کنید. »(دیدار با بسیجیان – 4/9/88)
ولایت فقیه به معنای حاکمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهای است از ولایت ائمه اطهار - علیهم السلام - که همان ولایت رسول الله - صلی الله علیه و آله - میباشد و همین که از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین اطاعت کنید، نشانگر التزام کامل به آن است.» (پاسخ به استفتا)
عضویت در کانال: @BahramianGh
ارتباط با بنده: @bahramian_gh
بسم الله
در بررسی عملکرد نظام جمهوری اسلامی در 40 ساله اخیر، استناد به آمارهایی که اصطلاحا تنها قدر مطلق را بیان می کنند، کافی نیست.
به طور مثال اینکه گفته شود: امید به زندگی از 55 سال در 1357، به 75 سال در 1396، افزایش داشته و یا میزان بهره مندی مردم از فلان خدمت قبلا چقدر بوده و الان چقدر، با این اشکال روبرو می شود که این افزایش، وما نشانه عملکرد موفق نیست، چون هر نظامی که بود طبیعتا در این 40 سال رشدی می داشت. ضمن اینکه در کشورهای حتی سطح پایین تر هم در این چند سال، متناسب با ارتقای وضع زندگی، این آمار افزایش داشته است.
اما بهترین نوع مقایسه، که هم نشان دهنده واقعی قوت و ضعف عملکرد یک نظام است و هم اشکالات بالا بر آن وارد نمی شود، مقایسه نسبی می باشد. یعنی در سال 1357، ایران در مقایسه با دیگر کشورها در یک مورد خاص، رتبه چندم را داشته است و اکنون در رتبه چندم است؟
شاخصی هست به نام توسعه انسانی (Human Development Index) که هر سال توسط سازمان ملل متحد اعلام می شود. سه معیار مهم در این شاخص عبارت است از: سلامت(متوسط امید به زندگی)، سواد (متوسط تعداد سال تحصیلی)، درآمد سرانه با معیار برابری قدرت خرید.
بررسی گزارشهای سالهای 2011 و 2015 نشان می دهد:
1- نرخ توسعه ایران در سال 1980 میلادی (1358 شمسی) پایین تر از متوسط جهانی و در رتبه 110 و در 2011 بالاتر از متوسط جهانی و در رتبه 88 است.
2- نرخ توسعه ایران از 1980 تا 2011، 1.57 درصد رشد داشته است. در حالیکه رشد متوسط جهانی، 0.65 درصد است و در بین کشورهای با توسعه بالا و بسیار بالا، بیشترین نرخ رشد متعلق به ایران است.
3- این شاخص در سال 2015 (1394 شمسی) به 69 جهان و در دسته بالا رسیده است.
4- دلیل پایین تر بودن رتبه فعلی ایران در این شاخص از کشورهایی نظیر ژاپن، کره جنوبی، مای و حتی امارات و عربستان، عقب ماندگی زیاد در قبل از انقلاب می باشد. شاخص ایران در سال 1358 از همه کشورهای آمریکا، ژاپن، کره جنوبی، رژیم غاصب صهیونیستی، امارت، عربستان، مای و ترکیه کمتر بوده است، و اکنون هم از همه این کشورها غیر از ترکیه کمتر می باشد، اما از آن طرف نرخ رشد سالیانه این شاخص در همه 40 سال گذشته از این کشورها بالاتر بوده و نشان دهنده تلاش قابل توجه و موفق نظام برای بهبود این شاخص بوده است. (تصویر پیوست)
5- فاصله ایران با کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی، در سال 1358 قابل توجه بوده است و القای عده ای مبنی بر یکسان بودن جایگاه ایران و ژاپن در 40 سال پیش و پیشرفت آنها و عقب ماندگی ما نیز استناد علمی ندارد.
شاخص ایران در سال 58 از ژاپن، 43 درصد و از کره جنوبی، 31 درصد کمتر بوده است. اما در سال 1394، از هر دو کشور، تنها 14 درصد پایین تر بوده است.
کلام آخر: این مقایسه نشان می دهد علی رغم نواقص و مشکلاتی که هنوز وجود دارد و نسبت به آنچه که باید باشیم دور هستیم، اما انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، نسبت به متوسط جهانی عملکردش دو برابر موفق تر بوده و رتبه او در جهان از اول انقلاب تا سال 94، به نحو قابل توجهی افزایش داشته و فاصله امروز ما از برخی کشورها، ناشی از عقب ماندگی متراکم در سالهای قبل از انقلاب می باشد.
منابع:
Human development statistical annex_2011
human development report_2016
http://hdr.undp.org/en/countries/profiles/IRN
درباره این سایت